شعری از سیمین بهبهانی
نوشته شده توسط : cloobirancell

خرید شارژ ایرانسل

خرید شارژ ایرانسل

خرید شارژ ایرانسل

سال ها پیش از این به من گفتی:
که مرا هیچ دوست می داری ؟!
گونه ام گرم شد ز سرخی شرم ...
شاد و سر مست گفتمت : آری ...

باز دیروز جهد می کردی !
که ز عهد قدیم یاد آرم
سرد و بی اعتنا تورا گفتم :
که دگر دوستت نمی دارم

ذره های تنم فغان کردند
که خدا را ، دروغ می گوید !
جز تو نامی ز کس نمی آرد
جز تو کامی ز کس نمی جوید

تا گلویم رسید فریادی
کاین سخن در شمار باور نیست
جز تو، دانند عالمی، که مرا
در دل و جان هوای دیگر نیست

لیک آرام ماندم و خاموش
ناله ها را شکسته در دل تنگ
تا طپش های دل نهان ماند،
سینه ی خسته را فشرده به چنگ

در نگاهم شکفته بود این راز
که دلم کی ز مهر، خالی بود؟
لیک تا پوشم از تو، دیده ی من
بر گل رنگ رنگ قالی بود

دوستت دارم و نمی گویم
تا غرورم کشد به بیماری
زانکه می دانم این حقیقت را
که دگر دوستم..... نمی داری ...

سیمین بهبهانی

یادشان جاویدان ...

خرید شارژ ایرانسل

خرید شارژ ایرانسل

خرید شارژ ایرانسل





:: بازدید از این مطلب : 512
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 18 مرداد 1393 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: